خرید کتاب پا به توپ اثر ولریو کورچو نشر ثالث
خرید کتاب تا آخرین ساعت خاطرات منشی هیتلر نشر ثالث
من دو سالونیم منشی هیتلر بودم. صرفنظر از آن، زندگیام تاکنون بیسروصدا و دور از جنجال بوده است. خاطرات دوران پرشور حضورم کنار هیتلر را روی کاغذ آوردم. آن زمان کاملاً بیطرفانه دستبهکار شدم. میخواستم مهمترین حوادث آن دوران را ثبت کنم، پیش از آنکه جزئیاتی که بعدها میتوانست جالبتوجه باشد، کمرنگ یا به دست فراموشی سپرده شود.
خرید کتاب وقایع روزانه اکت نشر ثالث
درمان پذیرش و تعهد که به صورت خلاصه اکت (ACT) نامیده میشود، به دنبال کارایی و عمل مؤثر، مفید و سودمند است که هدف اصلی هم آن بالابردن سطح انعطافپذیری روانشناختی است. در این کتاب، شما خوانندگان عزیز با فرایند ششضلعی عدم انعطافپذیری و پادزهرهای آن برای رسیدن به سطح انعطافپذیری با زبانی بسیار ساده و شیوا و نیز با تمرینهایی آسان، گامبهگام آشنا میشوید.
خرید کتاب ماشین دوزخی اثر ژان کوکتو
اودیپ: من کسی رو کشتم که نباید میکشتم.
با کسی ازدواج کردم که نباید میکردم.
من چیزی رو که نباید جاودانی کردم. روشن شد...
(پردۀ چهارم، 127)
با ماشین دوزخی، ژان کوکتو روایتی نو، و تأثیرگذار و پرتعلیق از اسطورۀ اودیپ را بازگو میکند. این نمایشنامه در قالبی نوآورانه و
خرید کتاب دروغ ها درباره مادرم نشر ثالث
مادرم در هیچ تابوتی جا نمیشود. میگوید که زیادی چاق است. پس از مرگش نباید خاکستر او را در کوزه نگه داشت، بلکه خیلی ساده در دریا ریخت.
مادرم از چند سال پیش در کنار مردابی زندگی میکند که در شمال شرقیترین نقطۀ کشور قرار دارد. نقطهای نزدیکتر از آن به لهستان، یعنی سرزمینی که در آن به دنیا آمده، وجود ندارد.
خرید کتاب انقلابی ها جاودانه اند اثر جورج حبش
خرید کتاب حمصی ها رفیق شامی نشر ثالث
یکی بود، یکی نبود. دهِ کوچکی بود که مردمش خیلی فقیر و بیچاره بودند. زمینهای اطرافِ ده خشک و سنگلاخ بودند و چشمۀ کوچکِ کنارِ دهِ هم آنقدر آب نداشت که زمینها را سیراب کند. مردم سراسرِ سال به امید باران مینشستند، اما کجاست ابری که از بالای دهِ رد شود و کجاست ابری که ببارد؟ سال از پس سال میگذشت و میرفت و همهچیز همانطور بود که بود و امید باران هم از سَرِ مردم رفته بود.
خرید کتاب قمارباز سبحان اسماعیلی نشر ثالث
آمدن مادربزرگ کنار میز رولت تأثیر عمیقی بر مردم گذاشت. کنار میزهای بازی رولت و در انتهای دیگر تالار، جایی که میز ترانت اِ کارانت قرار داده شده بود، صد و پنجاه یا شاید دویست قمارباز در چند ردیف گرد هم آمدند. آن دسته ای که توانستند از میان جمعیت راهی به کنار میز باز کنند طبق معمول با سرسختی ایستادگی کرده